به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دبیرخانه شورای عالی جهاد سازندگی، نشست گام دوم جهاد به مناسبت بررسی ابعاد مختلف احیای جهاد در گام دوم انقلاب اسلامی، به همت اندیشکده حکمرانی مردمی انقلاب اسلامی، مجموعه عصر پیشرفت و مرکز بررسی مسائل فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی در محل «خانه اندیشهورزان» برگزار شد.
روح الله ایزدخواه نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و محمدهانی ایرانمنش عضو حقیقی شورای عالی جهاد سازندگی، به گفت و گو و تشریح دیدگاههای خود در در این زمینه پرداختند.
در ابتدا حمید ریحانی دبیر نشست، با اذعان به اهمیت بررسی ایدههای موجود برای جلب مشارکت مردم در امر حکمرانی، ضمن اشاره به تصمیم دولت مبنی بر احیای جهاد سازندگی به ضرورت بازخوانی ایدهی جهاد سازندگی و تجارب ارزشمند این مجموعه در مقطع کنونی اشاره نمود.
جوهره جهاد « عاملیت مردم»
پس از آن ایزدخواه با تشریح نسبت مسائل موجود کشور با احیای جهاد سازندگی، جوهره جهاد را عاملیت مردم دانست و به حضور موثر مردم در تمامی مراحل وقوع انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلامی اشاره نمود.
وی نقش آفرینی مردم در شکل گیری تمامی نظامات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را ضروری خواند و علتالعلل مشکلات موجود کشور را در عدم تحقق این امر دانست.
ایزدخواه با اشاره به خط انحرافی که از سال ۱۳۶۲، جهاد سازندگی را از ریل اصلی خود خارج نموده و نهایتا آن را به حاشیه راند، تنها راه مبارزه با این خط انحرافی را عاملیت مردم دانست و به ضرورت تحلیل جهاد سازندگی از این منظر اشاره کرد.
نماینده مردم تهران، با ابراز خرسندی از حرکتهای جهادی موجود در عرصههای مختلف، مشکل اصلی کشور را عدم اتکا و توسل مجموعهی نظام و دستگاه بوروکراسی به حرکت جهادی دانست.
سه ابر نظریه بعد از انقلاب اسلامی
در ادامه ایرانمنش به تشریح سه ابَرنظریه بعد از انقلاب اسلامی پرداختند:
نظریه اول چالش دولت ـ مردم است که دولتها را قویتر، موثرتر و کارآمدتر میپندارد.
نظریه دوم چالش مردم ـ مردم است به این معنا که جریانهای مخلتف بعد از انقلاب خود را برآمده و نماینده مردم میپندارند.
نظریه سوم چالش مردم و کنش نخبگانی است. به این معنا که طیفهای مختلف از نخبگان جامعه ادعای راهبری عموم مردم را دارد و خود را محور حکمرانی میداند.
وی چالش اصلی را چالش مردم ـ مردم دانست و خاطرنشان کرد نگاه امام خمینی (ره) به مردم ریشه در نظریه امت ـ امامت دارد که در مقابل نظریههای سوسیالیستی، حزب گرایانه، دموکراتیک و… قرار میگیرد.
ایرانمنش در ادامه از سه طرح اصلی در راستای تحقق نظریه امت ـ امامت نام برد:طرح بسیج و کمیته که مبتنی بر هستههای محلی است، طرح دفاع مقدس، راهیان نور، که مبتنیبر میدانسازی است و طرح جهاد و نهضت سوادآموزی.
زمانه فعلی؛ زمانه تحول
وی با توجه به فرمایشات رهبر انقلاب، زمانهی فعلی را به دلیل پیچیده شدن مسائل و حداکثری شدن ظرفیتها و استعدادها، زمانهی تحول خواند که باید در این زمانه ایدههای جنبشی و نهضتی ارائه نمود نه اصلاحات تدریجی.
ایرانمنش با اشاره به تغییر شرایط کشور نسبت به زمان تشکیل جهاد سازندگی، احیای آن را به معنای اخذ درونمایههای این حرکت دانست و کنش نوآورانه در این مورد را ضروری ارزیابی کرد.
وی یکی دیگر از الزامات احیای جهاد سازندگی را توجه به ابَرنظریه نظم اجتماعی و نظم حکمرانی دانست و تحقق احیای جهاد را در گرو تغییر ریل اداره کشور از توسعه غربی به پیشرفت ایرانی اسلامی عنوان نمود.
لزوم توجه به «خودآگاهی» و «مبارزه با بوروکراسی» توسط سه عنصر کلیدی «عرصه»، «عنصر» و «میدان»
در ادامه ایزدخواه اولین الزام احیای جهاد را ایجاد خودآگاهی نسبت به این پدیده ارزشمند عنوان نمود و بر لزوم غفلت زدایی از این امر اساسی تأکید کرد.
وی همچنین تخریب خلاقانه بوروکراسی را از دیگر لوازم احیای جهاد دانست که منظور ایشان از شیوه اندیشیدن به مسائل کشور و ساختارسازی برای حل مسائل کشور است.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، در جمع بندی این بخش از بیانات خود، احیای جهاد سازندگی را نیازمند آرایش خودآگاهانه مبارزهگون دانست که باید نسبت به عرصه، عنصر و عملیات، طراحی گردد که در این میان، عنصر خودجوشِ خودبنیادِ وارد در میدان، از اهمیت بالاتری برخوردار است.
وی مسئله ساختارسازی و تشکیل شورای عالی جهاد را مسئلهای فاقد اولویت خواند و مسئله اصلی را نفی بوروکراسی دانست. به اعتقاد ایشان، مردم خودشان، سازمان مورد نیاز را ایجاد میکنند.
«عقلانیت»، «معنویت» و «عدالت» سه نظام واره در حرکت تاریخی جبهه حق
ایرانمنش در ادامه نشست با برشمردن عقلانیت، معنویت و عدالت به عنوان سه نظام واره درهم تنیده، این عوامل را ایجاد کننده جریان مردمی جبهه حق دانست و افزود: یک نظریه تاریخی نیز رهبر انقلاب در این زمینه دارند که میفرمایند هرگاه ما توانستیم این سهگانه را توأمان با هم فراهم کنیم، هم حرکت مردمی شکل گرفته، هم این حرکت مردمی موفق شده و هم به صلاح رفته است. ولی هرگاه این سهگانه به هم خورده است، هم مردم از آن دور شده اند، هم موفق نشده و هم به صلاح نرسیده است.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: ما در این زمینه یک کالک تعریف کردیم، که در آن این نظریه تاریخی را به جبهه حق در صد سال اخیر ایران عرضه کردیم و مشاهده کردیم این شیوه بهشدت پاسخگو است. ما هر وقت این سهگانه را رعایت نکردیم جریان جبهه باطل بر جبهه حق غلبه پیدا کرده است و اقبال مردمی نیز به سمت آنها بیشتر شده است. پس ما وقتی راجع به نهضت جهاد صحبت میکنیم، یکی از لوازم آن رعایت این سهگانه است.
«جهاد» یک نهضت اجتماعی
ایرانمنش در ادامه افزود: باید توجه داشت که جهاد، یک تیپ اجتماعی نیست. جهاد یک نهضت اجتماعی است. عده ای از جهادی های سنتی ما علاقه دارند تا جهاد را یک تیپ اجتماعی تعریف کنند. مثلاً جهاد را در عرض فعالین فرهنگی و سیاسی قرار دهند که در کنار آن به عنوان یک گروه مجزا فعالیت میکنند. اما این تصویر باید شکسته شود. جریان جهادی یک جریان پویا است که میتواند بهطور گسترده مبدأ تحولات اساسی شود. حداقل امروز ۱۸ تیپ وجود دارد که اینها میتوانند با فعالیتهای جهادی در کنار جهادی های مرسوم، مبدأ تحولات و ایجاد جریانهای جهادی شوند. مانند گروه های دانش بنیان، موکب ها، اندیشکده ها و… گروه های مشابه. پس ما از لحاظ نیروی انسانی، یک جریان موجود داریم و یک جریان زنده که امکان حضور در این میدان را دارد.
«تحول ساختاری» لازمه ای دیگر در احیای جهاد
عضو حقیقی شورای عالی جهاد لازمه بعدی احیای جهاد سازندگی را تحول ساختاری دانست که هم در جریان مردمی رخ میدهد و هم در جریان حکمرانی که در جریان حکمرانی میشود بازسازی انقلابی ساختارها. از منظر ایشان جریان احیای جهاد بدون بازسازی انقلابی ساختارها بی معناست.
وی افزود: برخی از دوستان ما اولین تحریف ها را بهوجود آوردند و آمدند با حذف کلمه انقلابی، آن را به بازسازی ساختارها تغییر دادند. بعد به مرور بازسازی را نیز حذف کردند و آن را به بازسازی و بهینه سازی ساختارها تغییر دادند. و در نهایت فرمان بینظیر حضرت آقا را تبدیل کردند به تفاهمنامه های بین سازمانی که برخی از آنها را در بعضی سندهای نهادهای عمومی ملاحظه میکنیم.
عضو حقیقی شورای عالی جهاد سازندگی گفت: اگر مثلاً ما بازسازی انقلابی ساختارها را در اقتصاد نداشته باشیم، احیای جهاد بسیار پیچیده و سخت میشود. این بازسازی صرفاً مخصوص دولت هم نیست بلکه شامل جریانهای مردمی نیز هست. ساختارها مسجدها باید تغییر کند. ساختار تشکلهای دانشجویی و هیأت ها نیز باید تغییر کند. اینکه رهبری میفرمایند هیأت بشود کانون جهاد تبیین این یک تحول ساختاری است. اینکه تشکلهای دانشجویی باید حلقه های میانی شوند یک تحول ساختاری است. اینکه مسجد کانون تحول محیط شود نیز یک تحول ساختاری است.
ایرانمنش تشکیل شورای عالی جهاد را مساوی با احیای جهاد ندانست. اما قائل به این بود که این ساختار میتواند زمینهسازی هایی برای احیای جهاد کند. چون احیای جهاد، بصورت نهضتی است و از دستورات بالا به پایین شکل نمیگیرد.
وی ادامه داد: «چند زمینه کمک کننده در شورایعالی جهاد وجود دارد که به احیای جهاد کمک میکند. اول اینکه این ساختار میتواند مسئله احیای جهاد را زنده نگه دارد. تکرار این مسئله بین مسئولین کشور میتواند چه در سپهر اجتماعی ما و چه در سپهر سیاسی و حکمرانی کشور مبدأ تغییرات خوبی باشد. دومین نکته هم این است که ما در چهل سال گذشته در کنار توفیقات زیادی که در بحث محرومیت زدایی داشتیم بهشدت نیز خلأهای زیادی داریم. خود این دور هم جمع شدن ها و تلاش برای حل مسئله میتواند در رفع مسئله کمک کننده باشد. اگر در کنار این شورا یک جریان مردمی هم شکل بگیرد، با ایجاد یک جریان توافقی بین جریان حکمرانی و جریان مردمی میتواند در حل بعضی مسائل کمک کننده و راهگشا و پیشبرنده باشد.»
ایرانمنش در مورد امکان و میزان موفقیت شورای عالی جهاد در آینده اظهار داشت: در نهایت اینکه شورای عالی جهاد میتواند موفق باشد یا خیر نمیتوانم به طور قطعی اظهار نظر کنم، چون تجربه شوراهای عالی در کشور ما یک تجربه شکست خورده است.
عضو حقیقی شورای عالی جهاد سازندگی در پایان خاطرنشان کرد: پس اگر توقع داریم خود شورای جهاد کاری بکند، این توقع صحیح و به جایی نیست. اما اگر توقع داریم که شورای مذکور زمینهساز اتفاقی باشد که مسئلهی احیای جهاد را زنده نگه دارد، گفتمان آن را بسط دهد، یک برنامه هدفمند در این زمینه تدوین نماید و جریان گفتگوی برابر برای حل مسائل کلان که با نهضت ها حل میشود را فراهم کند، میتوانیم امیدوار باشیم که زمینهساز احیای جهاد خواهد بود.